حضرت آیتالله صافیگلپایگانی در نوشتاری به مناسبت 17دی سالروز کشف حجاب تصریح کردند: سزاوار نيست و دور از انتظار است بانوي مسلمان، در غرب و قلب اروپا بر حفظ حجاب اسلامي آنگونه در برابر فشارهاي دولتهاي آنها مقاومت کند، ولى در کشور اسلامي عزيز ما ايران، ترک چادر رايج شود.
به گزارش خبرگزاری حوزه، متن نوشتار این مرجع تقلید بدین شرح است.
رکن، اساس و پايهاي که بانوان مسلمان در جهان به آن ممتاز هستند و کرامت و شرافتي که به آن افتخار مينمايند، رکن قويم و اصيل حجاب است؛ همان اصلي كه دشمنان اسلام به اهميت آن تا آنجا پيبردهاند كه يکي از نخستوزيران اسبق انگلستان در نطقي به صراحت ميگويد: «مادامي که کعبه، قرآن و حجاب در جوامع اسلامي باشد، ما نميتوانيم سيادت و آقايي خود را داشته باشيم. بايد قرآن را بسوزانيم، کعبه را از بين ببريم (که وهابيت را براي رسيدن به همين هدف به عربستان آوردند) و عفّت و حجاب را از بانوان مسلمان بگيريم.»
از همين رو امان الله خان را در افغانستان آوردند که مردم افغانستان مجالي براي پيادهکردن نقشههاي استعماري به وي ندادند. کمال آتاتورک در ترکيه روي کار آمد که منجر به حکومتي سکولار شد و در ايران نيز رضاخان را علم کردند تا ريشه دين را از جوامع اسلامي بخشکاند؛ اما پس از يکصد و پنجاه سال، تلاش سياستهاي استعماري در حجابزدايي ناکام ماند و با اينکه در کشورهايي مثل ترکيه، افغانستان و ايران، عوامل مزدور و بيسواد و فاقد غيرت، مثل رضاخان و مصطفي کمال و امان الله خان را برانگيختند و به قوه قهر و کشتار و حبس و زور و ارتکاب جنايات بسيار، به ميدان جنگ با حجاب اسلام آمدند، در برابر استقامت مسلمانان شکست خوردند و خودشان از صفحههاي ظلم و جنايت به دار البوار جهنم شتافتند.
قوّت ايمان مسلمانان و التزام آنها به سنن اسلامي و حجاب، در کمال استحکام متجلي گرديد. در ايران ما ـ که الحمدلله از برکت انقلاب اسلامي، حجاب و عفاف در جايگاه رفيع خود قرار گرفت ـ بيشتر بانوان متعهد و متدين به هويّت خود، به حجاب به چادر افتخار ميکنند.
در کشور ترکيه، بازگشت به حجاب، روز به روز بيشتر و مقامات عالي اين کشور در اعاده اين هويت پيشقدم ميباشند.
در افغانستان ـ که از روز اول امان الله خان را خلع نمودند ـ الحمدلله شجره طيبه حجاب در شرايط فعلي و بيداري اسلامي هر روز شادابتر ميشود.
هرچند دشمنان اسلام، دست از معارضه با آن بر نميدارند و با زنان محجبه مسلمان در داخل کشورهاي خود جنگ دارند و با جعل قوانين ضد انساني، و حتي جريمه و ممنوعيتهايي، فضا را بر مسلمانان ـ که برخي از آنان از اساتيد دانشگاهها هستند ـ تنگ ميکنند، امّا با مقاومت و استقامت و اعتراضات قانوني آنها مواجه ميشوند؛ مانند همين جرياني که در کشور به اصطلاح دروغ آزاد و متمدّن فرانسه جاري است، و در اين ميان، اين اعتراف نيز جالب است که يکي از سران اين دولتهاي اسلامستيز، از حمايت ممنوعيت حجاب سرباز ميزند و ميگويد: «مريم طاهره، مادر حضرت مسيح محجبه بوده است.»
با اين همه، مسأله حجاب در ميان چالشهاي سياسي و سياست اسلامزدايي استکباري حفظ شده است و مسلمانان حتي در کشورهاي مسيحي از بعض کشورهاي اسلامي بيشتر متعهدند که رويپوش مناسب داشته باشند.
ما به بانوان فاضل و شجاع که در ميان آن سياستها در کشورهاي غربي، شخصيت اسلامي خود را با حجاب کامل اعلام ميکنند، افتخار ميکنيم.
سزاوار نيست و دور از انتظار است که بانوي مسلمان، در غرب و قلب اروپا بر حفظ حجاب اسلامي آنگونه در برابر فشارهاي دولتهاي آنها مقاومت کند، ولى در کشور اسلامي عزيز ما ايران، ترک چادر مد و رايج شود و بعضي از دختران بدون چادر باشند! آنجا ايستادگي و قدرت ايمان و شجاعت و خودباوري باشد و اينجا گرايش به قهقرا و ترک سنّتها و شعارهاي مقدس انقلاب اسلامي ـ العياذ بالله ـ رايج شود!
وضعي که فعلاً متعارف شده ـ که به هيچ وجه، بانوان بر مرجوحيت و ناخوشايندبودن کشف وجه توجه ندارند و با مردان بيگانه به طور مستمر، مثل مرد با مرد، يا زن با زن معاشرت و همکاري دارند و آن را عادت و رسم قرار دادهاند و در معابر و خيابانها و مجالس ظاهر ميشوند ـ با مجموع تعاليم اسلامي و جهاتي که شارع مقدس در آن، حفظ کرامت والاي زن را در نظر گرفته، منطبق نميشود و با اين جمله بزرگ و پر معني قرآني که حد رابطه زن و مرد بيگانه با هم اگر چه به صورت ارشاد و سفارش و توصيه آن را فرض کنيم، سازگار نيست: (ذلكُم أطهرُ لقُلُوبكُم و قُلُوبهن)
هر نوع و هر وضعي که با آن دل مردان و زنان پاکتر بماند، آن مطلوب است. امروز هم، هر چه لباس با شرم و حيا بيشتر رعايت شود، لباس اسلاميتر است. البته غرض ما اعلام حرمت اين لباسهايي که متداول شده، نيست؛ چون به هر حال آن را ساتر عورت و پوشش بشره ميدانند؛ ولي با حياي اسلامي همسو نيست و بعض صور آن تا حد حرام هم ميرسد.
به طور کلي لباس و پوشش اسلامي چه در رفت وآمدهاي بيرون از منزل، و چه داخل منزل در بين محارم و بين همجنس و چه در دانشگاه و چه در مراسم رسمي، در سفر و حضر براي مرد و زن و پير و جوان در حضور غير همسر بايد بر اساس وقار و حيا و مراعات حيا باشد که در جوامع اسلامي نظر به سفارشهاي بسيار و تشويقات اکيده که در موضوع حيا شده است، مسلمانها همه بر حسب تربيت اسلامي و محيط اسلامي، مصاديق آن را ميشناختند و به حفظ آن اهميت ميدادند، بايد در لباس نيز استقلال و شخصيّت اسلامي ظاهر باشد و تقليد از بيگانگان حتي در بعض مراسم و اعطاي امتيازات و جوايز نباشد.
هويت اسلامي در هر مورد و برنامه بايد ظاهر گردد؛ مانند کنار گذاشتن کراوات بر اثر انقلاب ـ اگر چه به ظاهر چيز مهمّي نيست ـ ولي داراي معنايي با اهميت و اعلام موجوديت و هويت است؛ بنابراين، پوششهاي فعلي که روز به روز در جامعه مسلمانان بر اثر تقليد از بيگانگان، رايج و هويّت اسلامي ما را خدشهدار مينمايد و پوششهايي که وضع اندام را در معرض ديد ديگران قرار ميدهد، لباس حيا نيست و مسلمان با حيا، در پوشيدن آن شرم ميکند.
البته فرهنگهاي غربي ـ که حتي روابط نامشروع زن و مرد را عيب نميگيرند يا مهم نميشمارند و شنايع ديگر را مجاز و قانوني کردهاند ـ بسياري از سنن و اخلاقيات زن مسلمان را در حفظ عفّت و شرف خود، خلاف آزادي او ميدانند؛ امّا زن مسلمان و تعليمات اسلامي، آن فرهنگ را محکوم و مبتذل و دون شأن زن و انسان ميدانند. شخصيت زن مسلمان را نميتوان با اين نگرشهاي حيواني زير سؤال برد.
بايد خواهران با فضيلت که بر جوانب متعدد حيات زن و سياستهايي که هميشه براي تغيير هويت اسلامي بانوان و در نتيجه تغيير هويت اسلامي کل جامعه وجود داشته، احاطه و آگاهي يابند و بتوانند تعهد خود را با سنن اسلامي، بيش از پيش استحکام بخشند و خود را در برابر تبليغات سوء، مصونيت داده و بيمه نمايند.